درک شخصیت و خلق و خوی کودک یکی از اصلی ترین شیوه های تربیتی مناسب کودکان است که سبب شناسایی بهتراستعدادها و تمایلات کودکان نیز می شود.روش های متفاوتی برای تربیت کودک وجود دارد که والدین می توانند با آگاهی از آن ها کودکان خود را تربیت کنندو یک روش قطعی و صحیح برای تربیت کودکان وجود ندارد.
روش های تربیتی برای کودکان
1- محبت کم، محدودیت کم کودک
2- محبت کم، محدودیت زیاد کودک
3- محبت زیاد، محدودیت کم کودک
4- محبت زیاد، محدودیت زیاد کودک
نحوه برخورد والدین با کودکان ارتباط مستقیمی با تربیت آنان دارد . برخورد های تربیتی والدین شامل میزان عشق و محبت و محدودیت هایی برای فرزندانشان است به طوری که مجبت والدین به فرزندان موجب ایجاد احساس آرامش کودکان و برقراری ارتباط بهتر کودک با والد می شود،هم چنین والدین با محدودیت هایی که برای فرزندان خود قایل می شوند می توانند عکس العمل غیر متعادل وتندی در مقابل رفتار کودک خود نشان ندهند و در مقابل او سلطه جویانه ظاهر شوند .
واکنش تند والدین در مقابل کودکان سبب می شود والدین کودکان خود را تنبیه بدنی کنند و هیچ پیشبرد تربیتی برای کودکان ندارد اما واکنش متعادل باعث می شود تا والدین به نتیجه دلخواه خود در تربیت کودک برسند.
والدین باید با بهره گیری از این 4 روش و الگوهای متفاوت تربیتی ، یک شیوه متعادل تربیتی را بکار گیرند وعشق خود را نثار کودکان کرده و با تعیین محدودیت ها، آن ها را در مسیر درست قراردهند.
والدینی که از شیوه تربیتی محبت زیاد در مقابل کودکان استفاده می کنند،باید صحبت بیشتری با فرزندان خود داشته باشند ووقت بیشتری را صرف آن ها کنند .
محبت به کودک و وقت گذراندن با آن ها
والدینی که از روش قرار دادن محدودیت های زیاد برای تربیت کودکان استفاده می کنند باید قبول کنند که روش صحیحی را به کار نمی برند و مانند زمان های قدیم دیکتاتورانه با کودکان رفتار می کنند. هدف از تربیت کودکان، باید آموزش احترام گذاشتن متقابل به آن ها و آماده کردن آن ها برای پیروی از قوانین اجتماعی است و فرقی نمی کند که کدام شیوه تربیتی را بکار می برید.
شما باید شیوه تربیتی را انتخاب کنید که با آن ارتباط بهتری برقرار کرده اید . برخی از والدین شیوه ای را بر می گزینند که والدینشان برای تربیت آنان داشته است زیرا می پندارند که این شیوه بر روی آنان تاثیر گذار بوده اما برخی از والدین با شیوه تربیتی که والدینشان برای آنان داشته به هیچ وجه موافق نیستند.
محبت و محدودیت زیاد بهتر از محبت و محدودیت کم عمل می کند زیرا میزان محبت و محدودیت کم سبب ایجاد شخصیت پایین در کودکان می شود.برخی از والدین به دلیل اینکه کودکانشان برداشت منفی از گفته ها و کارهایشان نداشته باشند ترجیح می دهندهیچ کاری به کار فرزندش نداشته باشند که چنین تصوری کاملا سطحی و به علت ساده کردن وظایف است و هیچ تاثیری درتربیت فرزند ندارد.
هیچ گاه زور و اجبار غیرضروری را به فرزندان خود تحمیل نکنید وبیش از اندازه آن ها را خسته نکنید تا مجبور شوند دست به مخالفت های شدید بزنند و بهتر است به جای متوسل شدن به زور با محبت فراوان با کودکتان برخورد کنید.
عشق و محبت خود را تا جایی که توان دارید نصیب کودکان کنید ودر صورت لزوم حد و مرزهای مشخصی برای آن ها تعیین کنید. از شیوه پرخاشگرانه و سلطه جویانه فقط در زمانی استفاده کنید که جان فرزندانتان در خطر بود .
تربیت کودکان با روشی درست و محبت آمیز
زمانی با کودکان متعادل رفتار کنید که کودکان ملزم به انجام کاری هستند مانند رسیدن زمان خواب کودکان . واکنش غیرفعال ( یعنی واکنش نشان ندادن در مقابل کارهای کودک ) کاربرد دارد که کودک نوشیدنی را از دهان خود بیرون می ریزد در چنین مواقعی طوری وانمود کنید که کودک تصور کند شما فکر می کنید کار او کاملا تصادفی بوده است.
در این مواقع دا دزدن سر کودک و یا تنبیه او اشتباه است زیرا کودک با انجام این واکنش ها کار خود را تکرار می کند. بر اساس موقعیت های مختلف شما ملزم به تغییر روش های تربیتی خود هستید و لازم است درموقعیت های مختلف، متعادل، منفعل و سلطه جو رفتار کنید .
در آخر به این نکته توجه کنید که کودکان امروز متفاوت تر از کودکان قدیم هستند و دوست ندارند پند و اندرز بشنوند پس لازم است با آنان با شیوه درستی رفتار کرد.
شیوه درست رفتار با کودک
اگر از شیوه های تربیتی متفاوت برای کودکان استفاده می کنید ، رعایت این نکات برای تربیت کودکان بسیار مهم است:
احترام به شخصیت کودک
احترام به شخصیت کودک سبب می شودآن ها این احترام را ببینند و در مقابل به شما احترام بگذارند پس بهتر است همان گونه که دوست دارید با شما رفتار شود با کودکتان رفتار کنید.
در استفاده از روش های تربیتی صبور باشید
اگر از یک شیوه نتیجه نگرفتید مایوس نشوید و آن را ادامه دهید وهرگز قواعدتان را زیر پا نگذارید.
شیوه تربیتی متناسب با کودک خود را بیابید
قبل از تنبیه منظورخود را به کودکان بفهمانید زیرا گاهی اوقات والدین منظور خود را به درستی بیان نمی کنند و یا ازکودکشان توقع فراوان دارند.
به دنبال ریشه بعضی رفتارها در کودکانتان باشید
علت رفتار نا شایست کودکتان را بشناسیدزیرا برخی کودکان اگر از واقعه یا حادثه ای متاثر شوند ، در واکنش به آن دست به رفتارهای نادرست و غیرقابل توجیه می زنند.
توی یک جنگل سبز حیوانات زیادی زندگی میکردند. یکی از این روزا میمون کوچولوی قصهی ما تک و تنها به جنگل سبز آمد. او هیچ کسی را نداشت. آدمها پدر و مادرش را شکار کرده و به باغ وحش برده بودند. اما میمون کوچولو از دست آنها فرار کرده بود. میمون کوچولوی قصهی ما بسیار غمگین و ناراحت بود و تنهایی تو جنگل راه میرفت و میدید که بچههای حیوانات در کنار پدر و مادراشان هستند و همه با هم زندگی میکنند.
میمون کوچولو خیلی غصه میخورد و با خودش میگفت: کاش پدر و مادرم اسیر نشده بودند و الان همه در کنار هم بودیم. میمون ما زیر درختی نشست و یهو سه تا میمون کوچولو را دید که با هم بازی میکردند و پدر و مادرشون مواظبشون بودند. میمون کوچولو با چشمهای پر از اشک به آنها نگاه میکرد. مادر میمونها او را دید و به طرفش رفت و گفت: میمون کوچولو چرا ناراحتی؟ چرا چشمات پر از اشکه؟ میمون کوچولو جواب داد: آخه بابا و مامانم را گرفتند و به باغ وحش بردند. حالا من تنهام.
داستان کوتاه کودکانه در مورد خانواده
خانم میمون آقای میمون را صدا زد و گفت: این میمون کوچولو تنهاست. من دوست دارم او را به خانهمان بیارم تا با بچههای ما بازی کنه. تو با این کار موافقی؟ آقای میمون که پدر مهربانی بود با خوشرویی گفت: بله که موافقم؛ و به میمون کوچولو گفت: تو هم بیا با ما زندگی کن. ما سه تا بچه داریم و تو هم میشی بچهی چهارم ما. اون وقت ما یه خانواده شش نفری میشیم. چهار تا بچه با یک بابا و یک مامان. میمون کوچولو خوشحال شد و گفت: چه خوب! باشه منم میام با شما زندگی میکنم و عضو خانواده شما میشم.
سه تا بچه میمون هم با دیدن میمون کوچولوی ما بسیار خوشحال شدند. آنها میمون کوچولو را پیش خودشان بردند و به او آب و غذا دادند و وقتی میمون کوچولو سیر شد با آنها بازی کرد و به خانه شان رفت. سه تا بچه میمون به او گفتند: خواهر کوچولو به خونه خودت خوش اومدی.
از آن روز به بعد میمون کوچولو در کنار خواهر و برادرها و پدر و مادر جدیدش زندگی میکرد و خوشحال بود که صاحب یک خانواده شده است. او هر روز دعا میکرد که پدر و مادرش بتوانند از باغ وحش فرار کنند و پیش او برگردند.
یکی بود یکی نبود. یک روز یک فیل وارد یک جنگل شد و دنبال دوست میگشت.
فیل قصه ما روی درخت یک میمون رو دید. ازش پرسید باهام دوست میشی؟ میمون بهش گفت تو خیلی گنده ای! تو نمیتونی مثل من از روی درخت بالا بری.
آقا فیل داستان ما بعد از این یک خرگوش رو دید و ازش خواست که باهاش دوست بشه. اما خرگوش گفت تو خیلی گنده ای و نمیتونی داخل لونه من بازی کنی.
فیل بعد از خرگوش، سراغ یک غورباقه رفت. بهش گفت باهام دوست میشی؟ غورباقه گفت مگه میشه؟! تو خیلی گنده ای و نمیتونی مثل من بپری
فیل داستان ما که ناراحت شده بود، به یک روباه رسید. ازش پرسید که باهاش دوست میشه یا نه که روباه گفت: ببخشید جناب! شما خیلی بزرگ هستید!
روز بعد، فیل حیوانات رو داخل جنگل دید که دارن از دست کسی فرار میکنن
ازشون با عجله پرسید چیشده؟ چرا فرار میکنین؟
خرس گفت که یک ببر حیله گر داخل جنگله و میخواد هممون رو بخوره. حیوونا فرار کردن و پنهان شدن. فیل داشت فکر میکرد که چجوری میتونه جون حیوونا رو نجات بده که ناگهان، یک فکر بکر به سرش زد.
تو این مدت ببر هر حیوونی رو سر راهش میدید میخورد
فیل به سمت ببر حرکت کرد و گفت: جناب ببر، لطفا این حیوانات بی نوا رو نخورین!
ببر بهش گفت: سرت به کار خودت باشه
فیل هیچ راهی نداشت جز این که بهش محکم حمله کنه!
این کارو کرد و ببر به همین خاطر پا به فرار گذاشت.
فیل به سمت جنگل برگشت و گفت که یک خبر خوب برای خکخ داره!
همه حیوونای جنگل ازش تشکر میکردن
اونا گفتن: اندازه تو برای دوستی با ما کامل درسته!
یکی بود یکی نبود. توی جنگلهای شمال ایران کنار یک رودخانه درخت بزرگی قرار داشت که کبوتر پدر و کبوتر مادری با جوجههایشان روی آن درخت زندگی میکردند. هر چه جوجهها بزرگتر میشدند به غذای بیشتری نیاز داشتند برای همین کبوتر مادر و پدر با هم به دنبال غذا رفتند.
یک روز که جوجهها تنها مانده بودند، یک گنجشک قشنگ پر زد کنار لانه جوجهها نشست. جوجهها که تا به حال هیچ پرندهای جز مادر و پدر خودشان ندیده بودند با دیدن گنجشک از ترس سرهایشان را زیر پرهایشان کردند و مثلا پنهان شدند.
داستان کوتاه کودکانه در مورد خانواده
گنجشک گفت: چرا از من میترسید؟ به من میگن گنجشک منم بچههایی مثل شما دارم و آمدم برایشان غذا پیدا کنم. آنها کرمهایی که روی درخت شما هستند را خیلی دوست دارند. آنها به گنجشک گفتند: چقدر تو زیبا هستی و چه قشنگ سریع بال میزنی و پرواز میکنی. گنجشک گفت: خداوند این بالهای زیبا را به من داده تا با آنها به هرجایی که میخواهم پرواز کنم و از نعمتهای خدا برای خودم و بچههایم غذا تهیه کنم. بعد از رفتن گنجشک و برگشتن پدر و مادر کبوتر، جوجهها داستان را برای بابا و مامان تعریف کردند.
فردای همان روز وقتی پدر و مادر کبوتر در حال رفتن به دنبال غذا بودند یک مرتبه دیدند عقابی به لانهی گنجشک برای شکار گنجشک کوچولوها حمله ور میشود. پدر و مادر جوجهها خیلی سریع برای حفاظت از گنجشکها فریاد زدند: خطررر خطرر؛ و در همان لحظه سگ مهربانی که روی شاخه بود خودش را روی لانهی گنجشکها انداخت و با پنجههای خود به بالهای پرنده شکاری ضربه زد تا پرنده را دور کند. با این حرکت او عقاب تسلیم شد و پرواز کرد و رفت.
وقتی گنجشک مادر برگشت همه برای او ماجرا را تعریف کردند. گنجشک مادر از کبوترها و سگ برای نجات جان بچههایش بسیار تشکر کرد. سگ پدر با اینکه کمی زخمی شده بود، ولی خوشحال بود که توانسته گنجشک کوچولوهای همسایه را نجات بدهد. از جایش بلند شد و گفت: منم سه تا بچه دارم و دلم نمیخواد به خانوادهی عزیزم هیچ آسیبی برسه. برای همین از خانوادهی شما هم حفاظت کردم.
ر دنیای امروز خیانت و متعهد نبودن بسیار باب شده و بسیار دیده می شود. حتی اگر شخصی به زندگی زناشویی وفادار باشد می تواند با استفاده از چت های اینترنتی و رابطه در فضای مجازی با افراد دیگر کم کم به سوی خیانت سوق داده شود.
برای پاسخ این سوال را به چند سوال کوچکتر تقسیم می کنیم: در این مقاله ما به دلایلی که همسرتان به شما خیانت می کند، نمی پردازیم. در این مقاله به رفتارها و سخنانی که باعث پی بردن به خیانت می شود، می پردازیم.
معمولا زوجین بعد از چند سال زندگی مشترک می توانند به تفاوت های رفتاری همسرشان پی ببرند و تشخیص دهند که آیا همسرشان به آنها خیانت می کند یا خیر .
اما بعضی افراد بسیار مراقب رفتارهایشان هستند طوری که همسرشان اگر کوچکترین شکی داشته باشد، این شک را در درون خود می کشد و حتی به این شک فکر نیز نمی کند.
اولین دلیلی که شما می توانید به همسرتان شک کنید دروغ است. همسرتان مدام به شما دروغ می گوید البته لازم به ذکر است که هر دروغی را نمی توان به عنوان آغاز خیانت تلقی کرد. دروغ هایی که برای دیر آمدن به منزل، پاسخ ندادن به تلفن ، در جلسه های پیاپی به سر بردن، مسافرت های مداوم کاری، خوشحالی بی دلیل ، عوض شدن ذائقه همسرتان، بی میل در رابطه زناشویی، بی میلی در صحبت کردن با همسر یا فرزندان، بی میلی برای شرکت در مهمانی ها،ارجح دانستن تنها بودن در منزل، ارجح دادن محیط بیرون به منزل، کسل و بی حوصله بودن در برابر شما و فرزندان، فراموش کردن لذات و تفریحات گذشته ...
همسر شما به دنبال به دست آوردن لذت جدیدی در رابطه جنسی، عشق، زندگی ، فضای خانه، شورش علیه محدودیت هایی که شما برای او خلق کرده اید، می باشد .
برای مثال : همسرتان پیش از این به ندرت برای شما هدیه ای می گرفت یا حتی گل می خرید اما در حال حاضر مدام به شما هدایای مادی و معنوی عطا می کند .شاید شما روزی در آرزوی رفتن به کلاس نقاشی بودید ، اما همیشه با مخالفت همسرتان مواجه می شدید و نظر همسرتان این بود که شما باید به جای رفتن به این کلاس ها به خانه و زندگی تان برسید اما امروز به طور نا منتظره ای همسرتان به شما می گوید اگر هنوز دوست داری به کلاس نقاشی بروی، من مخالفتی ندارم.
تغییرات کاملا محسوس در رفتار همسرتان می تواند دلیلی برای بی تفاوتی او نسبت به شما و شروع رابطه جدیدی باشد ، البته باز هم لازم به ذکر است که هر بی تفاوتی را نمی توان به معنای خیانت حساب کرد.
اما برعکس رفتار همسران خیانت کار باهوش ، همسران خیانت کار دیگری هستند که رفتاری بسیار فاحش دارند و به سادگی متوجه می شوید که در حال خیانت به شما هستند.
برای مثال : کمتر به منزل می آیند ، زمانی که به منزل می آیند خسته هستند، هیچ تمایلی به همسر و بچه هایشان ندارند و ..
گاهی اوقات همسران کم تجربه بودن طرف مقابلشان را برای خیانت بهانه می کنند. برای مثال مدعی هستند : همسرم در روابط زناشویی بسیار کم تجربه است و نمی تواند مرا راضی نگه دارد پس من به دنبال رابطه دیگری می روم
اگر همسر شما دیروقت به منزل برمی گردد یا ساعاتی در روز تلفن همراهش را خاموش می کند یا پاسخ نمی دهد دلیلی برای خیانت او نیست.
مسلما اولین کلمه ای که به ذهن شما حمله ور می شود : خیانت است
اما لازم است بدانید شما تنها با دیدن این رفتار یا شنیدن بعضی مکالمات مشکوک نمی توانید همسرتان را متهم به خیانت کنید زیرا همان طور که می دانید بعضی از همسران بخصوص آقایان دوست ندارند که همسرانشان در کارهای بیرون از منزل آنها دخالت کنند به همین دلیل ترجیح می دهند که ارام و در خفا صحبت کنند پس بدون دلیل مشکوک نشوید.
اگر شک و ظن شما به مرحله ای رسید که اطمینان خاطر به دست آورید، لازم است مدتی همسرتان را تحت نظر داشته باشید اما بطور نامحسوس و طوری که وی متوجه نشود.
این عمل ، اخرین تیر شماست تا از خیانت همسرتان مطمئن شوید .
زمانی که از خیانت همسرتان اطمینان حاصل کردید اما زندگی تان را دوست دارید و نمی خواهید طلاق بگیرید. به همسرتان بگوئید از لحاظ روحی تضعیف شده اید و نیاز به مسافرت دارید .
اگر بعد از این مسافرت ، دیگر رفتار مشکوکی از همسرتان ندید هرگز این مساله را به طور علنی بازگو نکنید که "من می دانستم تو در حال خیانت به من هستی "
اگر این مسافرت پاسخگوی مشکل شما نیز نبود لازم است مشکلتان را با یک مشاور خانواده مطرح کنید .
همانطور که از قدیم در بین مردم شنیده می شود، عاشق شدن آسان است اما باید بدانید که چطور می توانید عاشق بمانید. ازدواج کردن، به عنوان یک گام بزرگ برای پیشبرد روابط عاطفی به حساب می آید و البته تصمیم به ازدواج از سخت ترین و مهم ترین تصمیم های یک فرد در زندگی است. پس بهتر است قبل از ازدواج در رابطه با شخصیت مقابل تحقیق کافی انجام دهید.
یکی از کارهایی که می توانید خودتان انجام دهید، پرسیدن سوال است. در این مقاله 100 سوالی که می توانید قبل از ازدواج بپرسید را برای شما آماده کرده ایم.
سوالاتی که برای شما جمع آوری کرده ایم از موضوعات مختلفی تشکیل شده است و در مجموع می توانید بفهمید که فرد مورد نظر تا چه حد همراه شما خواهد بود.
البته نیاز نیست که همه سوالات را پاسخ دهید، بهتر است سوالاتی که برای خودتان اهمیت دارد را انتخاب کنید و روی برگه ای یادداشت کنید. یک نوشیدنی بریزید و نزد نامزد خود یا کسی که قصد ازدواج با او را دارید بروید.
مهمترین مورد در رابطه با شناخت قبل از ازدواج، نوع رابطه و احساسات شما نسبت به همدیگر است. البته ممکن است احساسات خودتان نسبت به نامزدتان را بدانید اما احتمال زیاد نیاز دارید تا حس واقعی طرف مقابل را هم بدانید
اختلاف در رابطه بین زن و شوهر حتما به وجود می آید اما اگه می خواهید یک ازدواج خوب داشته باشید باید توانایی مدیریت مشاجرات و اختلافات رو داشته باشید.
قبل از ازدواج احساسات زیادی رو تجربه می کنید. هیجان، اضطراب، ترس، شادی، نگرانی و غیره. بهتره احساس طرف مقابل رو هم نسبت به این شرایط بدونید.
تصمیم افراد به بچه دار شدن موضوع بسیار مهمی است. البته با این که ممکن است در طول زمان نظرات افراد نسبت به این موضوع تغییر کند اما مهم است که در حال حاضر تصمیم مشابهی داشته باشید.
کار کردن و درس خواندن می تواند محل اختلاف زوجین در زندگی شود. اگر درس خواندن و یا سرکار رفتن خیلی برای شما مهم است پاسخ این سوالات را جدی بگیرید.
ویروس سرماخوردگی در زمان ورود به بدن ما بر قسمتهای خاصی از بدن ما تأثیر میگذارد. ویروسها بیشتر روی مجاری و دستگاه تنفسی تأثیر میگذارند. علائم معمول سرماخوردگی عبارتند از: احتقان بینی، آبریزش از بینی و عطسه، هم گاهی در روزهای اول سرماخوردگی گلودرد ظاهر میشود و به سرعت از بین میرود. گاهی درد در نقاط مختلف بدن هم در افراد مبتلا ظاهر میشوند. بیشتر سرماخوردگیها در مدت سه تا هفت روز بهبود مییابند.
شایعترین علائم سرماخوردگی، گرفتگی و آبریزش بینی، عطسه و سرفه است. گلودرد هم یکی دیگر از علائم سرماخوردگی است که ممکن است در چند روز اول سرماخوردگی وجود داشته باشد، اما بهسرعت حل میشود. سرماخوردگی با بسیاری از بیماریهای دیگر علائم مشابهی دارد که در ادامه به آن میپردازیم.
این بیماریها علائم مشترکی با سرماخوردگی دارند که ممکن است با سرماخوردگی اشتباه گرفته شوند.
تفاوت علائم آنفلوانزا و سرماخوردگی: آنفلوانزا علائمی بسیار شبیه سرماخوردگی دارد، اما تفاوت اصلی علائم آن با سرماخوردگی این است که شروع آنفلوانزا برقآسا و سریع بوده و همراه با تب بالا، کاهش شدید اشتها، لرز، ضعف شدید، درد بدن و مشکل در نفس کشیدن است. در مقابل، علائم سرماخوردگیِ ساده خفیفتر بوده و معمولاً با عطسه و گرفتگی بینی همراه است. (لرز و درد شدید ندارد.) در هر دو مورد ممکن است سرفه، سردرد و گلودرد وجود داشته باشد.
حساسیت فصلی که با نامهای «رینیت آلرژیک» و «تب یونجه» هم شناخته میشود، نوعی التهاب در مجاری تنفسی فوقانی و بینی است. آن دسته از علائم که باعث شباهت این بیماری به سرماخوردگی میشود عطسه، آبریزش و گرفتگی بینی هستند. اما خارش چشم، حلق و بینی، قرمزی چشم و سرفههای طولانی معمولاً به دلیل حساسیت اتفاق میافتد. علاوه بر این، سرماخوردگی به طور کلی در فصول سرد اتفاق میافتد، اما حساسیت فصلی در تمام فصول میتواند اتفاق بیفتند.
همانطور که اشاره کردیم منشأ اصلی این بیماری، ویروس است. بنابراین بهترین درمان سرماخوردگی عبارت است از: نوشیدن مایعات فراوان و استراحت. این را به صراحت به شما میگوئیم که هیچ درمان بخصوصی برای سرماخوردگی ویروسی وجود ندارد و بیشتر درمانهایی هم که وجود دارند تنها بعضی از علائم سرماخوردگی را از بین میبرند، اما نمیتوانند دورهی بیماری را کوتاه یا آن را درمان کنند. آنتیبیوتیکها بههیچوجه راه درمان سرماخوردگی ویروسی نیستند.
برای از بین بردن علائم سرماخوردگی میتوان از داروهای بدون نسخه استفاده کرد. مثلاً برای از بین بردن درد و تب از استامینوفن یا ایبوپروفن، برای کنترل عطسه، آبریزش، خارش چشم و بینی و سرفه از ضد حساسیتها (آنتیهیستامین) و برای رفع احتقان و گرفتگی بینی میتوانید از دکونژستانت استفاده کنید.
علت اصلی سرماخوردگی کودکان ویروسی به نام رینوویروس است. به طور کلی، این ویروسها از طریق قطرات بسیار ریزِ غیرقابل رؤیت که در هوا یا روی اشیا هستند، منتقل میشوند. ویروسها بر روی لایهی مخاطی محافظ بینی و گلو مینشیند و باعث شروع فعالیت دستگاه ایمنی بدن میشوند. از این لحظه، گلودرد، سردرد و مشکل تنفس از راه بینی احساس میشود.
هوای خشک (چه درون خانه و چه در بیرون) مقاومت در برابر این عفونت ویروسی را کم میکند و به سرماخوردگی میانجامد. همچنین، اشخاصی که سیگار میکشند و کسانی که اطراف فرد سیگاری زندگی میکنند، نسبت به افرادی که با یک شخص سیگاری ارتباط ندارند بیشتر سرما میخورند. برخلاف باورهای قدیمی نپوشیدن ژاکت در هوای سرد، نشستن یا خوابیدن با لباس کم و بیرون رفتن با موهای خیس باعث بروز سرماخوردگی نخواهد شد.
نخستین علائم سرماخوردگی کودکان در اغلب مواقع، خارش یا سوزش خفیف گلو، آبریزش بینی و عطسه است. کودکانی که سرما میخورند بسیار خسته و بیحال به نظر میرسند و گلودرد، سردرد، سرفه، تب خفیف، درد عضلانی و کاهش اشتها دارند. همچنین ممکن است که ترشحات بینی غلیظ شود و به زرد یا سبز تغییر رنگ دهد.
ویروسهای سرماخوردگی به قدری متنوع هستند که امکان تولید واکسن علیه همهی آنها هماکنون وجود ندارد. برای پیشگیری از سرماخوردگی باید:
- کودک را از بیمار سرماخورده دور نگه داریم.
- کودک را از دود سیگار دور نگه داریم.
- به کودک یاد دهیم که دستهایش را مرتب و به خوبی بشوید.
- موقع سرفه یا عطسه به جای استفاده از دستها، دستمال استفاده کنیم یا داخلِ آرنج خود را جلوی بینی بگیریم.
- از حوله، لیوان آبخوری، قاشق، چنگال و بشقاب مشترک با افراد سرماخورده استفاده نکنید.
- از دست زدن به دستمال استفاده شده توسط دیگران خودداری کنید.
همچنین باید گفت که درباره تأثیر مثبت ویتامین ث و روی (zinc) بر کاهش طول دورهی سرماخوردگی اطمینان کامل وجود ندارد. درباره مصرف آنها حتماً با پزشک متخصص بیماریهای کودکان مشورت کنید.
در زمان سرماخوردگی کودکان والدین تلاش میکنند با هر راهکاری به درمان کودک بپردازند. بهتر است به جای استفاده از داروهای شیمیایی از روشهای درمان خانگی برای بهبود نشانههای سرماخوردگی استفاده کنید. داروهای بدون نسخه برای درمان سرماخوردگی حقیقتاً برای کودکان مناسب نیستند. در ادامه برخی روشهای درمان خانگی سرماخوردگی کودکان را بررسی میکنیم:
۱- عسل و آبلیمو برای درمان سرماخوردگی
۲ – مصرف ویتامین C برای درمان سرماخوردگی کودکان
۳ – مرطوب کردن راههای تنفسی
۴ – استفاده از دستگاه بخور سرد
۵ – استراحت کردن کودکان
۶ – ضرورت گرم نگه داشتن بدن
۷ – مصرف سوپ مرغ برای درمان سرماخوردگی کودکان
۸ – مصرف مایعات فراوان برای درمان سرماخوردگی کودکان
۹ – مصرف غرغره آب نمک برای درمان سرماخوردگی کودکان
۱۰ – استفاده از بخور آب داغ برای درمان سرماخوردگی
۱۱ – مصرف سیر برای درمان سرماخوردگی
۱۲ – مصرف زنجبیل برای درمان سرماخوردگی کودکان
تأمین مایعات بدن نقش مهمی در درمان سرما خوردگی و تسریع بهبودی دارد، مصرف انواع دمنوشهای گرم به کاهش احتقان و تسکین گلودرد کمک میکند. بر اساس تحقیقات، هیچ دمنوش یا نوشیدنیای نمیتواند بهطور قطعی موجب درمان سرماخوردگیتان بشود، اما برخی دمنوشها با خواص خود به کاهش علائم و کوتاهتر کردن دوره درمان کمک میکنند که عبارتند از:
- دمنوش گزنه
- دمنوش شیرین بیان
- چای ترش
- دمنوش نعناع فلفلی
- دمنوش لیموترش
- دمنوش زنجبیل
- چای سبز
- دمنوش بابونه
- دمنوش محتوی عسل
در مورد تغذیه در زمان سرماخوردگی باورهای غلطی وجود دارد که میخواهیم آنها را تصحیح کنیم:
۱. در زمان سرماخوردگی میتوانید شیر بخورید
بسیاری بر این باور هستند که خوردن شیر میتواند باعث افزایش مایع مخاطی میشود. در صورتی که خوردن شیر هیچ اثر منفی بر روی بدن فرد سرماخورده ندارد و باعث افزایش مایع مخاط نمیشود. شیر با داشتن انواع ویتامینها و مواد معدنی و حجم بالای آب در خود، میتواند برای تأمین این مواد برای بدن مفید باشد
۲. خوردن غذا در زمان سرماخوردگی منعی ندارد
گاهی میشنویم که میگویند در موقع سرما خوردن غذا کم بخورید یا غذا نخورید. این باور هم غلط است و خوردن غذا نه تنها باعث تشدید سرماخوردگی نمیشود بلکه با تقویت بدن میتواند به ما در مبارزه با ویروس سرماخوردگی کمک نماید. زیرا در زمان بیماری متابولیسم بدن افزایش یافته و نیاز بدن به غذا بیشتر میشود. پس تا جایی که بدن شما میتواند تحمل کند غذا بخورید.
۳. مصرف انگور و خربزه باعث تشدید سرماخوردگی نمیشود
بسیار میشنویم که در زمان سرماخوردگی خربزه و انگور نخورید و این موضوع را در تجربههای زندگی شخص هم گاهی مشاهده کرده ایم اما واقعیت این است که خوردن خربزه و انگور باعث تحریک گلو و تشدید موقتی علائم آلرژیک سرماخوردگی میشود اما بر روی سیستم دفاعی بدن تأثیر ندارد و علائم آلرژیکی خوردن این میوهها هم به سرعت از بین میرود بنابراین خود را از این منابع خوب تأمین ویتامینها و مایعات بدن در زمان سرماخوردگی محروم نکنید.
۴. لیموترش برای سرماخوردگی مضر نیست
بارها شنیدهاید که میوههای ترش مانند لیمو ترش برای سرماخوردگی مضر است این مورد هم مانند انگور و خربزه به دلیل تحریک و ایجاد سوزش موقتی در گلو در ذهن افراد ایجاد شده است و پایهی علمی اثبات شده ندارد. برای پیشگیری از تحریک و سوزش موقت گلو میتوانید از آب لیموترش تازه در کنار مواد غذایی دیگر استفاده کنید و به بدن خودتان در مبارزه با ویروس سرماخوردگی از طریق رساندن ویتامینهای موجود در لیمو ترش کمک کنید.
۵. میوههای کنسرو شده هم کاملاً مفید هستند
بسیاری تصور میکنند که میوههای کنسرو شده فاقد مواد مفید هستند و باید از آنها اجتناب کرد در صورتی که میوههای تازه چیده شده معمولاً با سرعت تبدیل به کنسرو میشوند و به این جهت آنزیمهای ایجاد شده در زمان فساد تدریجی میوهها هنوز در میوه تأثیر نگذاشتهاند و به این جهت این کنسروها میتوانند مواد غذایی مفید خود را حفظ کرده و برای بدن ما مفید باشند. البته باید توجه داشت در صورتی که کنسرو همراه با مواد نگهدارنده نباشد بسیار بهتر خواهد بود. پس با خوردن میوههای کنسروی از مواد معدنی و ویتامینهای آنها استفاده کنید بخصوص در بعضی فصول که آن نوع میوه به صورت تازه پیدا نشده در دسترس نیست و یا به دلیل فاصله زیاد بین محل تولید و مصرف امکان یافتن میوه تازه چیده شده وجود ندارد.
۶. نیازی به خوردن غذاهای بدون طعم و مزه نیست
در دوره بیماری سرماخوردگی به دلیل درگیر شدن مخاط بینی دهان و حلق، فرد بیمار به سختی طعم و بوی غذا را حس میکند و به همین دلیل اشتهای خود را از دست میدهد و در صورتی که غذاها به عمد بدون مزه و ادویه و یا مواد طعم دهنده پخته شوند فرد بیمار تمایلی به خوردن آنها نداشته و در نتیجه کم غذایی به سرعت ضعیف میشود و این میتواند در طولانی شدن بیماری مؤثر باشد بنابراین غذاها را با همان طعم و مزه همیشگی و گاهی کمی با طعم بیشتر درست کنید تا بیمار شما با اشتها بتواند آن غذاها را بخورد.