روانشناسان عقیده دارند رنگی که برگزیده و دلخواه کسی است میتواند گویای خصوصیات اخلاقی و روانشناسی او باشد. رنگ مورد علاقه تان در مورد خصوصیاتتان می گوید، بنابراین در حال حاضر همه ما می دانیم که رنگ ها نقش مهمی در روان شناسی ذهن مردم ایفا می کنند. باور نمیکنید؟ به پادشاهی دوران ویکتوریا نگاه کنید، آنها رنگ هایی مانند بنفش و قرمز را به عنوان نمایش ثروت خود استفاده می کردند . حتی امروزه، رنگ های مختلفی برای نشان دادن احساسات مختلف استفاده می شوند.ما در این بخش از شما را با شخصیت شناسی رنگ ها آشنا میکنیم پس برای شناخت شخصیت رنگ مورد علاقه تان با دقت با ما همراه شوید.
امتحان رنگ ساده است
مداد رنگی یا مداد شمعی رنگی به اندازه کافی خریداری کنید، به طوری که هر فرد دارای مجموعه ای کامل از یک مجموعه رنگ (سیاه، سفید، قرمز، آبی، سبز، زرد، بنفش و قهوه ای) داشته باشد، در جلسه، تمام مداد رنگی یا مداد شمعی های رنگی را مخلوط کنید و هر شرکت کننده یک رنگ را انتخاب کند، هنگامی که رنگ خود را انتخاب کردند، شما می توانید بگویید که آن ها چه نوع شخصیتی بر اساس رنگ ها دارند.
آبی
آبی رنگ مورد علاقه مردم بسیاری در سراسر جهان است، افرادی که این رنگ را دوست دارند، عمدتا ادم های احساساتی ای هستند که طبیعتا صلح جو هستند و آرامش را در معنویت می بینند.
این رنگ پرطرفدار سبب می شود بدن مواد شیمیایی آرامش بخش تولید کند،پس بسیار مناسب اتاق خواب کودکان است . این رنگ آبی می تواند سرد و یأس آور هم باشد. در مصاحبه های شغلی پوشبدن رنگ آبیوفادار به نظر برسید .افراد در اتاقهای آبی فعال ترند.
این رنگ مناسب خانه های به شدت آفتاب گیر است زیرا با القای حس سرما، دمای اتاق تعدیل می کند و فضایی با دمای متعادل به وجود می آورد. این رنگ کاهنده تعداد تنفس است و استفاده از آن برای افراد دارای استرس و فشارهای عصبی بسیار توصیه می شود .
طرفداران این رنگ افرادی زیرک، وفادار، برون گرا و صادق هستند. اگر در مکانی از خانه از رنگ قرمز استفاده کردید برای کاهش میزان شدت آن در کنار آن از رنگ آبی استفاده کنید. با استفاده از این رنگ می توانید هوس و احساسات و هیجانات خود را کنترل کنید.
افراد علاقمند به این رنگ ظاهر آرام دارند و دیگران به آنها احترام زیادی قائلند. این افراد در خرید و پوشش لباس قناعت می کنند . میل به تنهایی دارند و پشتکار زیادی دارند و همیشه کارهای خود را از روی نظم و ترتیب و بر پایه قواعد معینی انجام می دهند.
تست شخصیت شناسی رنگ ها
سفید
رنگی که برای پاکیزگی و مترادف با بی گناهی و خلوص است، این ویژگی ها مانند خلاقیت، صلح و آرامش را در افرادی که این رنگ را دوست دارند، نشان می دهد، به ویژه اگر آن ها در سن نوجوانی هستند، اگر افراد مسن رنگ سفید را دوست داشته باشند، ممکن است نشان دهد که این افراد آرمان های غیرمنتظره ای دارند و ترجیح می دهند که یک زندگی کامل داشته باشند.
رنگ سفید نور به علت منعکس کردن نور رنگ تابستانی محسوب می شودو پرطرفدار برای دکوراسیون و مد است زیرا با همه چیز تناسب دارد. افراد علاقمند به رنگ سفید افراد آرام و شنونده ای خوب هستند . به نظر دیگران اهمیت می دهند و به دوستی ها بها داده و وقت خود را آزادانه در اختیار دوستانشان قرار می دهند .
سبز
اگر رنگ سبز را دوست دارید ، احتمالا شما "التیام دهنده" هستید، این اشخاص قبل از کمک به دیگران دوبار فکر نمی کنند و شنوندگان خوبی هستند، که باعث می شود مشاوران شگفت انگیزی هم باشند و تعجب نکنید در صورتی که بسیاری از این افراد دوست دارِ محیط زیست، فعالان حیوانی و حتی سبزی خوار هستند.
این رنگ مظهر طبیعت و نشاط آور و آرامش بخش است. سبز تیره مربوط به مردان و محافظه کارانه است و نشان دهنده ثروت است.
زندگی با طرفداران این رنگ آسان است. این افراد با افراد علاقه مند به رنگ پرتقالی تفاهم زیادی دارند . برخورد این افراد با دیگران بر پایه ی اصول و قرارداد است. این افراد بسیار کنجکاوند و مایلند از از کار دیگران درآورند.
رنگ خرمایی مایل به قرمز
این رنگ اغلب رنگ موردِ علاقه ی افراد سالمند است، که معمولا در طول زندگی خود با برخی از سختی ها روبه رو هستند و این موضوع آن ها را به دلیل تجربه هایشان ، قوی تر و بالغ تر می کند. چنین افرادی طبیعتا سخاوتمند هستند و بنابراین در بین دوستان و خانواده شان محبوب می باشند.
سرخ
شما شخصی با انگیزه، بلند پرواز، پرشور و شاید حتی پرخاشگر هستید و قبل از اینکه مردم را به صورت منفی قضاوت کنید، دوبار فکر نمی کنید.
این رنگ گرم نماد هیجان، توانگری، عشق و افراط است و رنگی انرژی زا و نیرو بخش است. استفاده طولانی مدت از این رنگ باعث بروز پرخاشگری و ایجاد حرکات تکانه ای در افراد می شود. قرمز، پرشورترین و تندترین رنگ است که سبب سریعتر شدن ضربان قلب و تنفس می شود. این رنگ مظهر عشق و تنفر و فداکاری و خشونت و خون و آتش است . افراد علاقمند به این رنگ هرگز نمی توانند در زندگی بی تفاوت باشند.
چنانچه در بخش مطالب جذاب شخصیت شناسی در نمناک گفته ایم این اشخاص تند و سرکش و فعال و شجاع و کمی عجول هستند. و ممکن است بارها در عشق شکست بخورند.با آن که در عشق کاملاً فداکارند اما قضاوتهای عجولانه و ناگهانی در مورد دیگران اغلب سبب از بین رفتن دوستی هایشان می شود.
دو عیب بزرگ خودپرستی و عدم کنترل را دارند اما در مقابل حسن زیادی مانند خوش قلبی و حس بزرگ طلبی دارند. در تجارت تهاجمی عمل می کنند اما در امور شخصی اینگونه نیست . آنها ترجیح می دهند بیشتر راجع به کار صحبت کنند نه روابط.
روانشناسی و شخصیت شناسی رنگ قرمز
ارغوانی:رنگ عارفها و روانگران
ارغوانی، رنگ سلطنتی نشانگر تجمل، ثروت و ظرافت است. دوستداران این رنگ پیوسته مجذوب زیبایی ها و ظرافتها می شوند و مغرور و اجتماعی هستند. این افراد بیشتر به امور معنوی می پردازندو این رنگ مورد پسند عرفا می باشد.
صورتی
بله، در حالی که رنگ صورتی رنگی زنانه است، اما امروزه این موضوع چیزی بیش از یک مفهوم جنسیتی نیست، زیرا دختران می توانند رنگ های زیادی داشته باشند و پسران هم ممکن است رنگ مورد علاقه شان رنگ صورتی باشد، اگر صورتی رنگ مورد علاقه شما باشد، پس شخصی هستید که نیاز به دوست داشته شدن دارید تا احساس امنیت کنید، چنین افرادی بطور طبیعی آرام هستند ، با این حال، آنها دوست ندارند احساساتشان را بروز دهند ، مگر در مقابل افرادی که خودشان می خواهند.
این رنگ رویایی وآرامش بخش همان قرمز است که کمرنگ شده بنابراین اگر به این رنگ علاقه دارید تمام صفات رنگ قرمز را البته کمی ملایمتر دارا می باشید، با گذشت هستید و در عشق، تندی نشان نمی دهید.
افراد علاقمند به این رنگ دیگران را خوب درک می کنند و با اطرافیان خود با ملایمت و لطف رفتار می کنند و به دلیل نشاط و شادابی محبوب اطرافیان خود هستند. این افراد در زندگی با شکستها، خشونتها و دشواری های زندگی زیادی مواجه شده اند.
زرد
شما حس شوخ طبعی قوی دارید، عاقل و تخیلی هستید و اغلب در تفکرات و چارچوب های زندگی، خطوط قرمزی دارید، گاهی اوقات در مورد ایده های بزرگ خود فکر می کنید، که به نوبه خود منجر به مسئولیت های شما می شود.
رنگ زرد تمرکز را افزایش می دهد، متابولیسم ( سوخت و ساز) راتسریع می کند. طرفداران این رنگ عاشق صحبت کردن هستند و همیشه حرفی برای گفتن دارند. این افراد بسیار اجتماعی و شوخند به همین دلیل افراد زیدی را جذب خود می کنند.
نارنجی
اگر رنگ مورد علاقه شما نارنجی است، پس شما عاشق خارج از منزل هستید، به خصوص طبیعت . راه طولانی در ساحل یا یک پیک نیک در جنگل - هر دو جزئیاتی ایده آل برای شما هستند.
شما دوست دارید با طبیعت هماهنگ باشید و احتمالا عاشق حیوانات نیز هستید، علاوه بر این، افرادی که نارنجی را دوست دارند تحریک آمیز و متفکر هستند و نمی توانند برای مدت طولانی عصبانی باشند، که این اخلاق باعث می شود آن ها در برابر کسانی که دوست دارند، عزیز شوند.
درک شخصیت و خلق و خوی کودک یکی از اصلی ترین شیوه های تربیتی مناسب کودکان است که سبب شناسایی بهتراستعدادها و تمایلات کودکان نیز می شود.روش های متفاوتی برای تربیت کودک وجود دارد که والدین می توانند با آگاهی از آن ها کودکان خود را تربیت کنندو یک روش قطعی و صحیح برای تربیت کودکان وجود ندارد.
روش های تربیتی برای کودکان
1- محبت کم، محدودیت کم کودک
2- محبت کم، محدودیت زیاد کودک
3- محبت زیاد، محدودیت کم کودک
4- محبت زیاد، محدودیت زیاد کودک
نحوه برخورد والدین با کودکان ارتباط مستقیمی با تربیت آنان دارد . برخورد های تربیتی والدین شامل میزان عشق و محبت و محدودیت هایی برای فرزندانشان است به طوری که مجبت والدین به فرزندان موجب ایجاد احساس آرامش کودکان و برقراری ارتباط بهتر کودک با والد می شود،هم چنین والدین با محدودیت هایی که برای فرزندان خود قایل می شوند می توانند عکس العمل غیر متعادل وتندی در مقابل رفتار کودک خود نشان ندهند و در مقابل او سلطه جویانه ظاهر شوند .
واکنش تند والدین در مقابل کودکان سبب می شود والدین کودکان خود را تنبیه بدنی کنند و هیچ پیشبرد تربیتی برای کودکان ندارد اما واکنش متعادل باعث می شود تا والدین به نتیجه دلخواه خود در تربیت کودک برسند.
والدین باید با بهره گیری از این 4 روش و الگوهای متفاوت تربیتی ، یک شیوه متعادل تربیتی را بکار گیرند وعشق خود را نثار کودکان کرده و با تعیین محدودیت ها، آن ها را در مسیر درست قراردهند.
والدینی که از شیوه تربیتی محبت زیاد در مقابل کودکان استفاده می کنند،باید صحبت بیشتری با فرزندان خود داشته باشند ووقت بیشتری را صرف آن ها کنند .
محبت به کودک و وقت گذراندن با آن ها
والدینی که از روش قرار دادن محدودیت های زیاد برای تربیت کودکان استفاده می کنند باید قبول کنند که روش صحیحی را به کار نمی برند و مانند زمان های قدیم دیکتاتورانه با کودکان رفتار می کنند. هدف از تربیت کودکان، باید آموزش احترام گذاشتن متقابل به آن ها و آماده کردن آن ها برای پیروی از قوانین اجتماعی است و فرقی نمی کند که کدام شیوه تربیتی را بکار می برید.
شما باید شیوه تربیتی را انتخاب کنید که با آن ارتباط بهتری برقرار کرده اید . برخی از والدین شیوه ای را بر می گزینند که والدینشان برای تربیت آنان داشته است زیرا می پندارند که این شیوه بر روی آنان تاثیر گذار بوده اما برخی از والدین با شیوه تربیتی که والدینشان برای آنان داشته به هیچ وجه موافق نیستند.
محبت و محدودیت زیاد بهتر از محبت و محدودیت کم عمل می کند زیرا میزان محبت و محدودیت کم سبب ایجاد شخصیت پایین در کودکان می شود.برخی از والدین به دلیل اینکه کودکانشان برداشت منفی از گفته ها و کارهایشان نداشته باشند ترجیح می دهندهیچ کاری به کار فرزندش نداشته باشند که چنین تصوری کاملا سطحی و به علت ساده کردن وظایف است و هیچ تاثیری درتربیت فرزند ندارد.
هیچ گاه زور و اجبار غیرضروری را به فرزندان خود تحمیل نکنید وبیش از اندازه آن ها را خسته نکنید تا مجبور شوند دست به مخالفت های شدید بزنند و بهتر است به جای متوسل شدن به زور با محبت فراوان با کودکتان برخورد کنید.
عشق و محبت خود را تا جایی که توان دارید نصیب کودکان کنید ودر صورت لزوم حد و مرزهای مشخصی برای آن ها تعیین کنید. از شیوه پرخاشگرانه و سلطه جویانه فقط در زمانی استفاده کنید که جان فرزندانتان در خطر بود .
تربیت کودکان با روشی درست و محبت آمیز
زمانی با کودکان متعادل رفتار کنید که کودکان ملزم به انجام کاری هستند مانند رسیدن زمان خواب کودکان . واکنش غیرفعال ( یعنی واکنش نشان ندادن در مقابل کارهای کودک ) کاربرد دارد که کودک نوشیدنی را از دهان خود بیرون می ریزد در چنین مواقعی طوری وانمود کنید که کودک تصور کند شما فکر می کنید کار او کاملا تصادفی بوده است.
در این مواقع دا دزدن سر کودک و یا تنبیه او اشتباه است زیرا کودک با انجام این واکنش ها کار خود را تکرار می کند. بر اساس موقعیت های مختلف شما ملزم به تغییر روش های تربیتی خود هستید و لازم است درموقعیت های مختلف، متعادل، منفعل و سلطه جو رفتار کنید .
در آخر به این نکته توجه کنید که کودکان امروز متفاوت تر از کودکان قدیم هستند و دوست ندارند پند و اندرز بشنوند پس لازم است با آنان با شیوه درستی رفتار کرد.
شیوه درست رفتار با کودک
اگر از شیوه های تربیتی متفاوت برای کودکان استفاده می کنید ، رعایت این نکات برای تربیت کودکان بسیار مهم است:
احترام به شخصیت کودک
احترام به شخصیت کودک سبب می شودآن ها این احترام را ببینند و در مقابل به شما احترام بگذارند پس بهتر است همان گونه که دوست دارید با شما رفتار شود با کودکتان رفتار کنید.
در استفاده از روش های تربیتی صبور باشید
اگر از یک شیوه نتیجه نگرفتید مایوس نشوید و آن را ادامه دهید وهرگز قواعدتان را زیر پا نگذارید.
شیوه تربیتی متناسب با کودک خود را بیابید
قبل از تنبیه منظورخود را به کودکان بفهمانید زیرا گاهی اوقات والدین منظور خود را به درستی بیان نمی کنند و یا ازکودکشان توقع فراوان دارند.
به دنبال ریشه بعضی رفتارها در کودکانتان باشید
علت رفتار نا شایست کودکتان را بشناسیدزیرا برخی کودکان اگر از واقعه یا حادثه ای متاثر شوند ، در واکنش به آن دست به رفتارهای نادرست و غیرقابل توجیه می زنند.
توی یک جنگل سبز حیوانات زیادی زندگی میکردند. یکی از این روزا میمون کوچولوی قصهی ما تک و تنها به جنگل سبز آمد. او هیچ کسی را نداشت. آدمها پدر و مادرش را شکار کرده و به باغ وحش برده بودند. اما میمون کوچولو از دست آنها فرار کرده بود. میمون کوچولوی قصهی ما بسیار غمگین و ناراحت بود و تنهایی تو جنگل راه میرفت و میدید که بچههای حیوانات در کنار پدر و مادراشان هستند و همه با هم زندگی میکنند.
میمون کوچولو خیلی غصه میخورد و با خودش میگفت: کاش پدر و مادرم اسیر نشده بودند و الان همه در کنار هم بودیم. میمون ما زیر درختی نشست و یهو سه تا میمون کوچولو را دید که با هم بازی میکردند و پدر و مادرشون مواظبشون بودند. میمون کوچولو با چشمهای پر از اشک به آنها نگاه میکرد. مادر میمونها او را دید و به طرفش رفت و گفت: میمون کوچولو چرا ناراحتی؟ چرا چشمات پر از اشکه؟ میمون کوچولو جواب داد: آخه بابا و مامانم را گرفتند و به باغ وحش بردند. حالا من تنهام.
داستان کوتاه کودکانه در مورد خانواده
خانم میمون آقای میمون را صدا زد و گفت: این میمون کوچولو تنهاست. من دوست دارم او را به خانهمان بیارم تا با بچههای ما بازی کنه. تو با این کار موافقی؟ آقای میمون که پدر مهربانی بود با خوشرویی گفت: بله که موافقم؛ و به میمون کوچولو گفت: تو هم بیا با ما زندگی کن. ما سه تا بچه داریم و تو هم میشی بچهی چهارم ما. اون وقت ما یه خانواده شش نفری میشیم. چهار تا بچه با یک بابا و یک مامان. میمون کوچولو خوشحال شد و گفت: چه خوب! باشه منم میام با شما زندگی میکنم و عضو خانواده شما میشم.
سه تا بچه میمون هم با دیدن میمون کوچولوی ما بسیار خوشحال شدند. آنها میمون کوچولو را پیش خودشان بردند و به او آب و غذا دادند و وقتی میمون کوچولو سیر شد با آنها بازی کرد و به خانه شان رفت. سه تا بچه میمون به او گفتند: خواهر کوچولو به خونه خودت خوش اومدی.
از آن روز به بعد میمون کوچولو در کنار خواهر و برادرها و پدر و مادر جدیدش زندگی میکرد و خوشحال بود که صاحب یک خانواده شده است. او هر روز دعا میکرد که پدر و مادرش بتوانند از باغ وحش فرار کنند و پیش او برگردند.
یکی بود یکی نبود. یک روز یک فیل وارد یک جنگل شد و دنبال دوست میگشت.
فیل قصه ما روی درخت یک میمون رو دید. ازش پرسید باهام دوست میشی؟ میمون بهش گفت تو خیلی گنده ای! تو نمیتونی مثل من از روی درخت بالا بری.
آقا فیل داستان ما بعد از این یک خرگوش رو دید و ازش خواست که باهاش دوست بشه. اما خرگوش گفت تو خیلی گنده ای و نمیتونی داخل لونه من بازی کنی.
فیل بعد از خرگوش، سراغ یک غورباقه رفت. بهش گفت باهام دوست میشی؟ غورباقه گفت مگه میشه؟! تو خیلی گنده ای و نمیتونی مثل من بپری
فیل داستان ما که ناراحت شده بود، به یک روباه رسید. ازش پرسید که باهاش دوست میشه یا نه که روباه گفت: ببخشید جناب! شما خیلی بزرگ هستید!
روز بعد، فیل حیوانات رو داخل جنگل دید که دارن از دست کسی فرار میکنن
ازشون با عجله پرسید چیشده؟ چرا فرار میکنین؟
خرس گفت که یک ببر حیله گر داخل جنگله و میخواد هممون رو بخوره. حیوونا فرار کردن و پنهان شدن. فیل داشت فکر میکرد که چجوری میتونه جون حیوونا رو نجات بده که ناگهان، یک فکر بکر به سرش زد.
تو این مدت ببر هر حیوونی رو سر راهش میدید میخورد
فیل به سمت ببر حرکت کرد و گفت: جناب ببر، لطفا این حیوانات بی نوا رو نخورین!
ببر بهش گفت: سرت به کار خودت باشه
فیل هیچ راهی نداشت جز این که بهش محکم حمله کنه!
این کارو کرد و ببر به همین خاطر پا به فرار گذاشت.
فیل به سمت جنگل برگشت و گفت که یک خبر خوب برای خکخ داره!
همه حیوونای جنگل ازش تشکر میکردن
اونا گفتن: اندازه تو برای دوستی با ما کامل درسته!
یکی بود یکی نبود. توی جنگلهای شمال ایران کنار یک رودخانه درخت بزرگی قرار داشت که کبوتر پدر و کبوتر مادری با جوجههایشان روی آن درخت زندگی میکردند. هر چه جوجهها بزرگتر میشدند به غذای بیشتری نیاز داشتند برای همین کبوتر مادر و پدر با هم به دنبال غذا رفتند.
یک روز که جوجهها تنها مانده بودند، یک گنجشک قشنگ پر زد کنار لانه جوجهها نشست. جوجهها که تا به حال هیچ پرندهای جز مادر و پدر خودشان ندیده بودند با دیدن گنجشک از ترس سرهایشان را زیر پرهایشان کردند و مثلا پنهان شدند.
داستان کوتاه کودکانه در مورد خانواده
گنجشک گفت: چرا از من میترسید؟ به من میگن گنجشک منم بچههایی مثل شما دارم و آمدم برایشان غذا پیدا کنم. آنها کرمهایی که روی درخت شما هستند را خیلی دوست دارند. آنها به گنجشک گفتند: چقدر تو زیبا هستی و چه قشنگ سریع بال میزنی و پرواز میکنی. گنجشک گفت: خداوند این بالهای زیبا را به من داده تا با آنها به هرجایی که میخواهم پرواز کنم و از نعمتهای خدا برای خودم و بچههایم غذا تهیه کنم. بعد از رفتن گنجشک و برگشتن پدر و مادر کبوتر، جوجهها داستان را برای بابا و مامان تعریف کردند.
فردای همان روز وقتی پدر و مادر کبوتر در حال رفتن به دنبال غذا بودند یک مرتبه دیدند عقابی به لانهی گنجشک برای شکار گنجشک کوچولوها حمله ور میشود. پدر و مادر جوجهها خیلی سریع برای حفاظت از گنجشکها فریاد زدند: خطررر خطرر؛ و در همان لحظه سگ مهربانی که روی شاخه بود خودش را روی لانهی گنجشکها انداخت و با پنجههای خود به بالهای پرنده شکاری ضربه زد تا پرنده را دور کند. با این حرکت او عقاب تسلیم شد و پرواز کرد و رفت.
وقتی گنجشک مادر برگشت همه برای او ماجرا را تعریف کردند. گنجشک مادر از کبوترها و سگ برای نجات جان بچههایش بسیار تشکر کرد. سگ پدر با اینکه کمی زخمی شده بود، ولی خوشحال بود که توانسته گنجشک کوچولوهای همسایه را نجات بدهد. از جایش بلند شد و گفت: منم سه تا بچه دارم و دلم نمیخواد به خانوادهی عزیزم هیچ آسیبی برسه. برای همین از خانوادهی شما هم حفاظت کردم.
ر دنیای امروز خیانت و متعهد نبودن بسیار باب شده و بسیار دیده می شود. حتی اگر شخصی به زندگی زناشویی وفادار باشد می تواند با استفاده از چت های اینترنتی و رابطه در فضای مجازی با افراد دیگر کم کم به سوی خیانت سوق داده شود.
برای پاسخ این سوال را به چند سوال کوچکتر تقسیم می کنیم: در این مقاله ما به دلایلی که همسرتان به شما خیانت می کند، نمی پردازیم. در این مقاله به رفتارها و سخنانی که باعث پی بردن به خیانت می شود، می پردازیم.
معمولا زوجین بعد از چند سال زندگی مشترک می توانند به تفاوت های رفتاری همسرشان پی ببرند و تشخیص دهند که آیا همسرشان به آنها خیانت می کند یا خیر .
اما بعضی افراد بسیار مراقب رفتارهایشان هستند طوری که همسرشان اگر کوچکترین شکی داشته باشد، این شک را در درون خود می کشد و حتی به این شک فکر نیز نمی کند.
اولین دلیلی که شما می توانید به همسرتان شک کنید دروغ است. همسرتان مدام به شما دروغ می گوید البته لازم به ذکر است که هر دروغی را نمی توان به عنوان آغاز خیانت تلقی کرد. دروغ هایی که برای دیر آمدن به منزل، پاسخ ندادن به تلفن ، در جلسه های پیاپی به سر بردن، مسافرت های مداوم کاری، خوشحالی بی دلیل ، عوض شدن ذائقه همسرتان، بی میل در رابطه زناشویی، بی میلی در صحبت کردن با همسر یا فرزندان، بی میلی برای شرکت در مهمانی ها،ارجح دانستن تنها بودن در منزل، ارجح دادن محیط بیرون به منزل، کسل و بی حوصله بودن در برابر شما و فرزندان، فراموش کردن لذات و تفریحات گذشته ...
همسر شما به دنبال به دست آوردن لذت جدیدی در رابطه جنسی، عشق، زندگی ، فضای خانه، شورش علیه محدودیت هایی که شما برای او خلق کرده اید، می باشد .
برای مثال : همسرتان پیش از این به ندرت برای شما هدیه ای می گرفت یا حتی گل می خرید اما در حال حاضر مدام به شما هدایای مادی و معنوی عطا می کند .شاید شما روزی در آرزوی رفتن به کلاس نقاشی بودید ، اما همیشه با مخالفت همسرتان مواجه می شدید و نظر همسرتان این بود که شما باید به جای رفتن به این کلاس ها به خانه و زندگی تان برسید اما امروز به طور نا منتظره ای همسرتان به شما می گوید اگر هنوز دوست داری به کلاس نقاشی بروی، من مخالفتی ندارم.
تغییرات کاملا محسوس در رفتار همسرتان می تواند دلیلی برای بی تفاوتی او نسبت به شما و شروع رابطه جدیدی باشد ، البته باز هم لازم به ذکر است که هر بی تفاوتی را نمی توان به معنای خیانت حساب کرد.
اما برعکس رفتار همسران خیانت کار باهوش ، همسران خیانت کار دیگری هستند که رفتاری بسیار فاحش دارند و به سادگی متوجه می شوید که در حال خیانت به شما هستند.
برای مثال : کمتر به منزل می آیند ، زمانی که به منزل می آیند خسته هستند، هیچ تمایلی به همسر و بچه هایشان ندارند و ..
گاهی اوقات همسران کم تجربه بودن طرف مقابلشان را برای خیانت بهانه می کنند. برای مثال مدعی هستند : همسرم در روابط زناشویی بسیار کم تجربه است و نمی تواند مرا راضی نگه دارد پس من به دنبال رابطه دیگری می روم
اگر همسر شما دیروقت به منزل برمی گردد یا ساعاتی در روز تلفن همراهش را خاموش می کند یا پاسخ نمی دهد دلیلی برای خیانت او نیست.
مسلما اولین کلمه ای که به ذهن شما حمله ور می شود : خیانت است
اما لازم است بدانید شما تنها با دیدن این رفتار یا شنیدن بعضی مکالمات مشکوک نمی توانید همسرتان را متهم به خیانت کنید زیرا همان طور که می دانید بعضی از همسران بخصوص آقایان دوست ندارند که همسرانشان در کارهای بیرون از منزل آنها دخالت کنند به همین دلیل ترجیح می دهند که ارام و در خفا صحبت کنند پس بدون دلیل مشکوک نشوید.
اگر شک و ظن شما به مرحله ای رسید که اطمینان خاطر به دست آورید، لازم است مدتی همسرتان را تحت نظر داشته باشید اما بطور نامحسوس و طوری که وی متوجه نشود.
این عمل ، اخرین تیر شماست تا از خیانت همسرتان مطمئن شوید .
زمانی که از خیانت همسرتان اطمینان حاصل کردید اما زندگی تان را دوست دارید و نمی خواهید طلاق بگیرید. به همسرتان بگوئید از لحاظ روحی تضعیف شده اید و نیاز به مسافرت دارید .
اگر بعد از این مسافرت ، دیگر رفتار مشکوکی از همسرتان ندید هرگز این مساله را به طور علنی بازگو نکنید که "من می دانستم تو در حال خیانت به من هستی "
اگر این مسافرت پاسخگوی مشکل شما نیز نبود لازم است مشکلتان را با یک مشاور خانواده مطرح کنید .
همانطور که از قدیم در بین مردم شنیده می شود، عاشق شدن آسان است اما باید بدانید که چطور می توانید عاشق بمانید. ازدواج کردن، به عنوان یک گام بزرگ برای پیشبرد روابط عاطفی به حساب می آید و البته تصمیم به ازدواج از سخت ترین و مهم ترین تصمیم های یک فرد در زندگی است. پس بهتر است قبل از ازدواج در رابطه با شخصیت مقابل تحقیق کافی انجام دهید.
یکی از کارهایی که می توانید خودتان انجام دهید، پرسیدن سوال است. در این مقاله 100 سوالی که می توانید قبل از ازدواج بپرسید را برای شما آماده کرده ایم.
سوالاتی که برای شما جمع آوری کرده ایم از موضوعات مختلفی تشکیل شده است و در مجموع می توانید بفهمید که فرد مورد نظر تا چه حد همراه شما خواهد بود.
البته نیاز نیست که همه سوالات را پاسخ دهید، بهتر است سوالاتی که برای خودتان اهمیت دارد را انتخاب کنید و روی برگه ای یادداشت کنید. یک نوشیدنی بریزید و نزد نامزد خود یا کسی که قصد ازدواج با او را دارید بروید.
مهمترین مورد در رابطه با شناخت قبل از ازدواج، نوع رابطه و احساسات شما نسبت به همدیگر است. البته ممکن است احساسات خودتان نسبت به نامزدتان را بدانید اما احتمال زیاد نیاز دارید تا حس واقعی طرف مقابل را هم بدانید
اختلاف در رابطه بین زن و شوهر حتما به وجود می آید اما اگه می خواهید یک ازدواج خوب داشته باشید باید توانایی مدیریت مشاجرات و اختلافات رو داشته باشید.
قبل از ازدواج احساسات زیادی رو تجربه می کنید. هیجان، اضطراب، ترس، شادی، نگرانی و غیره. بهتره احساس طرف مقابل رو هم نسبت به این شرایط بدونید.
تصمیم افراد به بچه دار شدن موضوع بسیار مهمی است. البته با این که ممکن است در طول زمان نظرات افراد نسبت به این موضوع تغییر کند اما مهم است که در حال حاضر تصمیم مشابهی داشته باشید.
کار کردن و درس خواندن می تواند محل اختلاف زوجین در زندگی شود. اگر درس خواندن و یا سرکار رفتن خیلی برای شما مهم است پاسخ این سوالات را جدی بگیرید.