وقتی که میشنوید که عشقتان به شما میگوید دیگر شما را دوستندارد انگار کل دنیا به یکباره روی سر آدم خراب میشود. گاهی به این فکر میافتیم که آیا احساس مردان نیز از جدایی همچون زنان است و یا تفاوت دارد. اگر چه میدانیم که همه ما پس از جدایی یک حس ناخوشایندی داریم اما در اینجا میخواهیم بدانیم که از بین پسران و دختران کدام یک بیشترین صدمه روحی را میبیند. فرقی نمیکند که مرد باشید یا زن، در هر صورت درد پس از جدایی بسیار عذابآور است مخصوصا اگر فرد بیش از حد روی این رابطه حساب بازکرده باشد. معمولا پس از جدایی کسی که ترک شده بیشترین آسیب روحی را میبیند اما طبق مطالعات در این زمینه ثابت شده است که مردان پس از جدایی حسی متفاوت از زنان دارند. در واقع واکنش مردان و زنان پس از جدایی با هم فرق میکند.
طبق مطالعات زنان بیش از مردان بر روی رابطهها سرمایهگذاری عاطفی میکنند. یک ملاقات کوتاه عاشقانه می تواند به نه ماه بارداری منجر شود و به دنبال آن سالها شیردهی برای یک زن اجدادی انجام شود، در حالی که ممکن است مرد “صحنه “را به معنای واقعی کلمه دقایقی پس از آشنایی و بدون سرمایهگذاری بیولوژیکی دیگری ترک کند. این “خطر” سرمایهگذاری بیولوژیکی بالاتر است که با گذشت زمان تکاملی ، زنان را در انتخاب یک همسر با کیفیت بالا سختگیرتر و سخت پسندتر میکند. از این رو، از دست دادن رابطه با یک همسر با کیفیت بالا ، صدمه بیشتری به زن وارد میکند.
به طرز شگفتانگیزی اگرچه زنان پس از جدایی آسیب بیشتری میبینند اما با گذشت زمان میتوانند به روال عادی زندگی بازگردند. اما این قضیه در مورد مردان فرق میکند. آنان پس از جدایی به زندگی ادامه میدهند اما اثرات ناشی از آسیب پس از جدایی شدیدتر و ماندگارتر است. زمان زیادی باید بگذرد تا پسران درد پس از جدایی را فراموش کنند هرچند که این احساس درد در آنان عمیقتر است. پویش شناسی اجتماعی نیز نقش مهمی در نحوه برخورد مردان با جدایی دارد. غلبه بر این حس یک عرف مقبول است اما یک دوره نسبتا مضری از کنشها نیز هست. تفاوتهای ذکر شده در بالا تنها اثرات جدایی را نشان نمیدهند بلکه احتمالا تفاوت برخورد زنان و مردان با هر رابطهای را توضیحمیدهند. هر چه افراد رابطهای را جدیتر بگیرند به همان میزان شدت آسیب در زمانی که کارها آنطور که برنامهریزی کرده بودند پیش نرفت نیز بیشتر خواهد بود. صرف نظر از اینکه دلیل جدایی چه است هم در مردان و هم در زنان جدایی با درد همراه است. شاید اندوه پس از جدایی در زنان در اولایل شدیدتر باشد اما این غم و اندوه در مردان عمیقتر و طولانیتر است.
در حالی که زنان دوست دارند در مورد احساسات خود صحبت کنند و همه این زیر و بم موضوع را با دیگران در میان بگذارند اما مردان از این نظر خیلی شبیه به زنان نیستند. لذا در همین راستا وانمود میکنند که همه چیز رو به راه است. پس از جدایی، مردان وخامت شرایط را نادیده گرفته و از عاشق و عاشقی دوری میکنند. در ذهن یک مرد تا زمانی که او اشکها و گلایههای شما را نادیده میگیرد چنین فکرمیکند که همه چیز رو به راه است. مردان از تجزیه و تحلیل اوضاع خودداری میکنند. زنان بارها و بارها اوضاع را تجزیه و تحلیل میکنند و این در حالیست که مردان خود را از این کار دور نگهمیدارند. دلیل این کار این است که در چنین مواقعی زنان از هر دو نیمکره مغزشان برای ارزیابی سر نخهای بصری و عاطفی استفاده میکنند اما در این حالت مردان تنها تمایل به استفاده از استدلالهای کلامی دارند.
این بدین معناست که زنان راحتتر از مردان زبان بدن و سایر ایما و اشارهها را میفهمند. به ندرت میتوان مردی را یافت که راجع به حرکات بدن، تن صدا و عواطف درگیر در این جریان فکرکنند. این رفتار مردان به معنی عدم علاقه و یا فداکاری نیست بلکه آن را بعنوان راهی برای وفق دادن خود به منظور رهایی از آسیب ناشی از جدایی تلقیکنید. پسران به هنگام رویارویی پس از جدایی دور خود دیوار میکشند و از نظر آنها محبوسکردن احساسات خود و تکهتکه کردن آنها نسبت به خراش زدن به زخم راحتتر است. لذا در حالی که شاید در ظاهر مردان پس از جدایی خود را بیتفاوت و بیعلاقه نسبت به موضوع نشان دهند اما این تنها مکانیسم دفاعی آنها برای برخورد با اوضاع موجود است و اصل موضوع چیز دیگری است. مردان دوست دارند که بر روی هر چیزی غیر از موانع عاطفی پایان رابطه تمرکز کنند.
در حالی که بسیاری از زنان پس از جدایی قصد دارند که سرشان را گرم کارهایی همچون خرید و مهمانیهای دخترانه کنند (شیکترین لباسهای خود را میپوشند و به خودشان میرسند تا عشقشان بداند که چه چیزی را از دست داده است) اما میخواهند که در غم و اندوه خود غرق شده و برای پنهان کردن درد خود دست به کارهایی همچون سیگار کشیدن یا عشقهای جدید میزنند. جدایی یک بازی کثیف است که هر چه فرد خود را جذابتر و شادتر نشان دهد به همان اندازه احتمال موفقیت و برنده شدنش بیشتر است. لذا در حالیکه زنان برگهای برنده خود را برای پیروز شدن در این نبرد رو نمیکنند اما مردان واکنشی متفاوت دارند. روابط عاطفی انتقالی برای مردان شبیه به برگهای برنده است. مردان پس از جدایی بیشتر از زنان به دنبال روابط عاطفی انتقالی هستند. این روابط جدید در مردان همچون چسب زخمهای موقتی عمل میکند و زخمهای عمیقتر را میپوشاند. در واقع مردان تمایل دارند که هر روز چسب زخمهای خود را عوض کنند تا درد و میزان آسیبدیدگی آنها از جدایی بر همگان آشکار نشود. عزت نفس یک مرد همه چیز اوست و روابط عاطفی انتقالی این عزت نفس را در مردان به طرز معجزهآسایی تقویت میکند. زمانی که مردان در رابطهای ترک میشوند بیشتر تمایل به روی آوردن به روابط عاطفی انتقالی دارند. این رفتار به مردان کمکمیکند تا ذهن خودشان را از عواطف خالی کرده و به زخم ایجاده شده زمان کافی برای التیام یافتن دهند.
در حالی که زنان تمایل دارند تا غم و اندوه خود را از طریق اشک و درد دل کردن بروز دهند اما مردان ترجیح میدهند تا غم و غصه خود را بصورت خشم نشان دهند. جامعه در چنین مواقعی متعصبانه عمل میکند زیرا هنگامی که زنان از جدایی آسیب میبینند شاید گریه کنند و جامعه با آنها ابراز همدردی کرده و آنان را دلداری دهد اما مردان از چنین آزادی محروم هستند. جامعه اشک و رنجکشیدن پسران و مردان را پس از جدایی نمیپذیرد و آنها را سرزنش میکند اما بروز خشم و عصبانیت در چنین مواقعی رفتاری مردانه و قابل قبول محسوب میشود. این تفاوت رویکردی است که باعث میشود تا مردان درد و غم خود را بروز ندهند و هرزگاهی آن را بصورت ناامیدی و عصبانیت نشان دهند. این ناکامی و عصبانیت میتواند از طریق شکستن لیوان، خردکردن شیشه ماشین (عشق سابق)، افشاء کردن مسائل قبل از جدایی نمود پیدا کند. البته همه مردان این کار را نمیکنند اما اکثرا مردانی که پس از جدایی ناامید شده و روی به مصرف مواد میآورند.
مردان بصورت ذاتی غارنورد هستند. در فلسفه غارنوردی، مردان تمایل دارند که شکارچی و محافظ باشند. این عامل به ذات مالکیت آنها کمک کرده و باعث میشود که آنها پس از جدایی حس کنند که یکی از داراییهای خود را از دست دادهاند.
مسلما نحوه بروز عواطف و احساسات پس از جدایی در مردان متفاوت از زنان است لذا برای آنان بسیار دشوار است که خود را جدا از کسی ببینند که زمانی جزء داراییهای آنها بود. پسران برخلاف دختران، روابط عاطفی انتقالی خود را با عشق سابقشان مقایسه میکنند.
در رابطههای جدید، پسران به دنبال آرامش و راحتی که زمانی داشتند میگردند. این در حالیست که زنان پس از جدایی سعی میکنند که با قضیه کنار بیایند ولی مردان در این برزخ میمانند. بدترین بخش جاییست که مردان نمیخواهند که به وجود دلبستگی بین خودشان و عشقشان اعتراف کنند. این قضیه زمانی پر رنگتر میشود که اگر دختری وی را بخاطر پسری دیگر ترک کرده باشد. این کار باعث تحریک رقیب مردانه در او میشود و بصورت ناخودآگاه شروع به مقایسه و سبک سنگین کردن عشقش میکند. در حالی که شاید گوش دادن به موزیکهای غمگین برای زنان کارساز باشد اما مردان بیشتر به دنبال سپری کردن زمان بر روی بزرگ جلوه دادن نقصهای عشقشان هستند زیرا این کار تنها راه برای گولزدن خودشان و رسیدن به این باور است که عشقش بهترین چیزی نیست که او از دست داده است.
آیا تا به حال شده که مردی را شب هنگام تنها در سینما ببینید که گریهمیکند؟دلیل این کار این است که او عمدا از رفتن به همان سینمایی که قبلا در اولین جلسه آشنایی با عشقش جدایی نادر از سیمین را دیده است اجتناب میکند. مردان هرگز و یا حتی بصورت اتفاقی هم به جاهایی که قبلا با عشقشان رفتهاند باز نخواهند گشت. در حالی که زنان ترس از دیدار مجدد با عشقشان با دختری جدید را با صدای بلند بیان میکنند اما مردان در برخورد با این قضیه متفاوت عمل میکنند و دلیل این کار هم این است که آنها هرگز همان حمایت یکسان را از جانب حلقههای اجتماعی دختران نداشتهاند.